اعتراف
بانو
می خواهم اعترافاتم را به زبان بیاورم
من اعتراف می کنم که سایه ات را بر سرم کم دارم .
من اعتراف می کنم خوابیده ام به روی خرخره ی تلفن
تا صدایت را آن ور مرزها بشنوم .
من اعتراف می کنم هیچ کس را غیر از تو نمی فهمم
و کسی رو غیر از تو درک نمی کنم .
من اعتراف می کنم چیزی شبیه سوهان روحم را می خراشد .
بانو
کینه ها را بگذار کنار ،
این من ِ مادر مرده گناهی نکرده
که با تو احساس خوشبختی می کند .
بیا تا مثل گذشته ها در آغوش هم گریه کنیم
قول می دهم که آسمان به زمین نیاید .
"شاهزاده"
+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 12:8 توسط شاهزاده
|